تو همونی که دل من
به کمند تو اسیره
و همیشه با نگاهی
دل اون آروم می گیره
تو همون حس غریبی
مثل گلهای بهاری
که حتی تو زمستون
سرخ و خوب و ماندگاری
منم اون عاشق خسته
که با این شعر شکسته
کنج این گوشه عاشق
به امید تو نشسته