.•*.•*.•*حدیث عشق*•.*•.*•.

آه ای سفر کرده چه می توان گفت وقتی قلب من از جنس آیینه است و دستهای سرد تو خالی از عشق

.•*.•*.•*حدیث عشق*•.*•.*•.

آه ای سفر کرده چه می توان گفت وقتی قلب من از جنس آیینه است و دستهای سرد تو خالی از عشق

چه زیباست...

               

 چه تلخ و غم انگیز است دور از تو بودن و برای تو گریستن

و برای تو ماندن... به پای تو بودن... و به عشق تو سوختن  

ای کاش می دانستی بدون تو مرگ گواراترین زندگیست

... !

بدون تو و به دور از دستهای مهربانت زندگی چه تلخ و ناشکیباست

چه زیباست بخاطر تو زیستن

... ! ...

ثانیه ها را با تو نفس کشیدن ... زندگی را برای تو خواستن

چه زیباست عاشقانه ها را برای تو سرودن

... ! ... !

بدون تو چه محال و نا ممکن است زندگی

چه زیباست بیقراری برای لحظه ی آمدن و بوئیدنت

برای با تو بودن و با تو ماندن ... برای با هم یکی شدن

کاش به باور این همه صداقت و یکرنگی می رسیدی

ای کاش می دانستی مرز خواستن کجاست

... ! ... ! ... ! ! ...!!!

و ای کاش می دیدی قلبی را که فقط برای تو می تپد

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد